
کیوان جامه بزرگ، معاون توسعه راهبردی فناپ و عضو سازمان نظام صنفی رایانهی تهران

به گزارش واحد رسانهها و ارتباطات سازمان ملی کارآفرینی: اولین نشست «دیدگاه» در راستای بررسی و نقد سیاست های معاونت علمی و فناوری در دولت دوازدهم و راهکارهای پیشنهادی به معاونت فعلی، روز دوشنبه ۱۹ دی ماه در محل اتاق بازرگانی، صنایع، معادن و کشاورزی ایران توسط سازمان ملی کارآفرینی و رسانه اکوموتیو برگزار شد.
در این نشست، کیوان جامه بزرگ، معاون توسعه راهبردی فناپ و عضو سازمان نظام صنفی رایانهی تهران ضمن نقد و بررسی معاونت علمی ریاست جمهوری به بیان نکاتی پرداخت.
او مطرح کرد: ای کاش همهی دوستان حضور داشتند. البته میدانم که شما مستند میکنید و در اختیار آنها قرار میدهید ولی به نظرم همین که اقبالی به حضور در جلسه نداشتند، گویای بسیاری از مسائل است.
ما در کابینهی دولت، ۱۱ معاون رئیس جمهورداریم. از این ۱۱ معاون، ۵ نفر از آنها رئیس سازمان هستند. ۶ نفر از آنها سپاهی هستند که بیشتر کار هماهنگی انجام میدهند. معاون علمی فناوری هم جزو این ۶ معاون هستند.
این مورد را یادآوری کردم تا بدانید راجع به چه نهادی در دولت صحبت میکنیم و انتظارات ما از این مجموعه هم باید متناسب با جایگاه آن باشد.
از بین معاونتهای ریاست جمهوری، به نظرم معاون علمی فناوری، علیرعم نقدهایی که میتوان به عملکرد آن داشت،
موفقترین معاون رئیس جمهور در دورهی گذشته بود.
آقای ستاری جزو موفقترین معاونهای رئیس جمهور بود و ظرفیت و جایگاهی که برای معاونت علمی و نوآوری ایجاد کرد، با آنچه که تحویل گرفت، بسیار متفاوت بود. هم در نهادسازی و هم در خلق یکسری جایگاه در نهادهای مختلف دولت برای معاونت، عملکرد موثری داشت.
قاعدتا سیاست حوزه فناوری و نوآوری ما، متاثر از سیاستهای توسعهای کشور است. صراحتا بگوییم، چون کشور سیاست و استراتژی توسعهای مشخص ندارد، به طبع در حوزه نوآوری و فناوری هم نمیتوان انتظار زیادی از آن داشت. به نظرم در این نقطه، ضعف جدی داریم که تکلیف ما حوزه نوآوری و فناوری مشخص نیست که دقیقا قصد برطرف کردن کدام مشکل کشور را دارد. قصد برطرف کردن مشکل اشتغال یا مشکل بهرهبری را دارد، قصد ایجاد ارزش افزودهی بیشتر را دارد و …
وقتی این موضوع مشخص نیست، به طبع در بحث عملکرد هم تاثیر دارد و این سوال مطرح میشود که هرکدام از اتفاقاتی که افتاده یا نیافتاده است، برای پاسخ به کدام نیاز اساسی کشور است؟ یا در کدام مسیر توسعهای کشور بوده است؟
به دلیل آن که این مورد را نداریم، خیلی نمیتوان نقد یا ارزیابی جدی انجام داد. بنابراین من مسئله اصلی را روی این میگذارم که ما فقدان سیاست و راهبرد توسعه نوآوری و فناوری داشتیم زیرا سیاست بالادستی نداشتیم.
ما نهادسازی داشتیم، اما نهادسازی متکثر بود. کشور همچنان نهاد ماموریتگرا برای حوزه نوآوری ندارد.
برای مثال در آمریکا ناسا وجود دارد که ماموریتگرا است؛ ریسک بزرگ برمیدارند، جاهطلبانه پروژههای بزرگ تعریف میکنند و بعد بخش خصوصی حرکت جمعی در ادامهی آن ایجاد میکند.
ما این نهادهای ماموریتگرا را نداریم که بتواند انرژی مثبتی را به اکوسیستم منتقل کند ولی تلاشهایی در خرده نهادها و مجموعهها انجام شده است. در ابزارهایی که معاونت داشته، صندوقهای مالی، پارکها، شبکههای آزمایشگاهی و این موارد، حرکت جدی انجام شد و شاید بیشتر از جنس ترویج، اثرگذار بود تا اینکه نقش توسعهای داشته باشد.
اینکه امروز ما درباره اکوسیستم نوآوری یا فیلدی که من بیشتر در آن فعال هستم، یعنی اکوسیستم دیجیتال صحبت میکنیم، حاصل همان تلاش و حرکت ترویجی است که حداقل ادبیات آن شکل گرفت.
رئیس جمهور وقت، آقای روحانی، در سالهای آخر زمامداری خود بارها به توانمندی حوزه اکوسیستم نوآوری و شرکتهای استارتاپی، اشاره داشتند. ما کمتر میبینیم که این ادبیات در لایههای بالایی حاکمیت جاری شود.
به نظرم خوب است به شخصیت خود آقای ستاری اشاره کنیم. ایشان مدیر مقتدری بودند که در عین اقتدار، در دسترس هم بودند و ارتباط نزدیک با بدنهی اکوسیستم داشت. به نظرم این یک دستاورد خوب بود یعنی کمتر پیش میآمد که فعالین اکوسیستم، به سختی بتوانند ایشان را پیدا کنند و ارتباطگیری با ایشان برای انتقال نکات، برای آنها سخت باشد.
توجه ویژهای به حوزه کسبوکارهای دیجیتال در این دوره شکل گرفت و رشد هم داشتیم. خیلی از کسبوکارهای دیجیتالی که امروز در کشور فعال هستند، حاصل نگاه توسعهای روادارانهی دورهی آقای ستاری بود که البته در سالهای آخر بخاطر نگاه امنیتی معاون جدید، کمتر شد.
در آنجایی که ما فناوریهای دیجیتال را در صنایع کلیدی کشور سوق میدهیم، خیلی توفیقی نداشتیم. برای مثال ما در حوزه صنایع انرژی برق، معدن، حملونقل و… خیلی حضور تکنولوژی پررنگی نمیبینیم اما شرکتهای دیجیتال شکل گرفتند.
من میخواهم بر سیاست مالی هم تاکید کنم. یک تمرکز ویژه بر حمایت از استارتاپها و شرکتهای کوچک و متوسط انجام شد ولی انگار حاکمیت کلا از تعامل با شرکتها و مجموعههای بزرگ، میترسد و به آن علاقهمند نیست.
از خانوم مرکل سال آخری که داشتند قدرت را تحویل میدادند، سوال کردند که: به نظر شما نماد آلمان چیست؟ اگر بخواهیم آلمان را با یک نماد در دنیا معرفی کنیم، چه چیزی است؟
ایشان گفتند: زیمنس. ایشان زیمنس را به عنوان نماد آلمان معرفی کردند. من فکر نمیکنم هیچکدام از زمامداران ما جرات کنند اسم یک شرکت خصوصی را به عنوان نماد کشور معرفی کند. شاید توجه به شرکتهای بزرگ و بزرگتر کردن آنها یک مسئله جدی بود. شاید اگر بخشی از حمایتهایی که از شرکتهای کوچک و متوسط و استارتاپی انجام شد، به بنگاههای بزرگ ما و حتی ابزارهای مالی معطوف میشد، نتیجه بهتری داشتیم.
تقریبا همه جای دنیا این پذیرفته شده که بدترین ابزار حمایتی برای استارتاپها، وام و تسهیلات است. وام را باید در اختیار شرکتهای بزرگتر قرار دهیم که توانایی بازپرداخت آن را داشته باشند، اما این اتفاق نیافتاد. طبق تجربهی شخصی من در فناپ، هرجا فناپ به مجموعههای حاکمیتی برای انجام یک کار مشترک و با نگاه استفاده از ظرفیتهای حمایتی مراجعه میکرد، به عنوان حرف شرمآور شمرده میشد و میگفتند شما که خودتان به عنوان یک مجموعه بزرگ، چرا به دنبال تسهیلات هستید.
موضوع دیگری که به نظرم بیماری مزمن توسعهای در کشور است، اکتفا به سندنوسی و سندسازی است. ما انواع و اقسام سند های توسعهای در حوزه نانو، بایو، آیتی و امثال آنها را داریم؛ ولی وقتی سند نوشته میشود، انگار ماموریت ما تمام شده است و خوشحال هستیم که سند توسعه نانوفناوری داریم.
روی سندها میتوان ساعتها بحث کرد و من همچنان روی ماموریتگرایی خیلی بحث دارم. معمولا در بهترین حالت، اسناد توسعهای کشور نگاه رفع چالش دارند، یک چالش شناسایی میشود و میخواهند آن را حل کنند. هیچ جا این نگاه وجود ندارد که یک ماموریت بزرگ به عهدهی یک صنعت یا تکنولوژی گذاشته شود و از آن بخواهند در یک بازه زمانی، کار جاهطلبانه و بزرگی انجام دهد.
جنگ سرد یک چالش بود. فرود آپولو روی ماه، یک ماموریت بود. شما میتوانید برای خروج از چالش جنگ سرد، هزینهی زیادی بکنید، ولی میتوانید برای نشاندن یک سفینه همراه با آدم بر روی ماه، ۲۰میلیارد دلار سرمایه کنید و این سرمایهای است که هیچوقت بخش خصوصی حاضر به پرداخت آن نیست و ۱۲هزار بنگاه و بیش از ۲هزار تکنولوژی جدید از آن تولید میشود.
ما در سمت عرضه انواع نهادهای حمایتی، در حوزه نواوری توفیق نسبی داشتیم. در دورهی گذشته در ایجاد تقاضا برای نوآوری در کشور، کاری انجام نشده است و نیاز داریم یک حرکت جدی در حوزه توسعه نوآوری داشته باشیم.
کیوان جامه بزرگ در بخش دیگر سخنان خود گفت: در حوزه سیاستگذاری هم بیشتر یک علاقهمند جستوجوگر هستم نه صاحب نظر؛ ولی میخواستم پیرو فرمایشات دکتر چاپرک عرض کنم که هرچند شخصا فکر میکنم توسعه اجتماعی، سیاسی لازم و ضروری است، اما آرا متفاوت و متنافعی هم وجود دارد که لزوما مقدم بر توسعه اقتصادی نیست.
برای مثال آقای نورث در کتاب “توسعه در سایه خشونت”، بیان میکند که خیلی جاها لزوما تقدم توسعه سیاسی منجر به توسعه اقتصادی نشده است؛ اما اینکه اساسا در کشور منع شده است، یک نکتهی خیلی مهم است.
من همچنان میخواهم اشاره کنم که به نظرم ماموریتگرایی باید در معاونت جدید مقدم باشد.
طبق صحبتهای خانم مازوکاتو در کتاب “دولت کارآفرین”، ماموریتهایی که دولت برمیدارد، باید ۵ ویژگی داشته باشند.
اولین ویژگی این است که برای شهروندان جسورانه و الهامبخش باشد. ما حتی در این ۲۰ سالی که گفتیم نانوفناوری در خدمت توسعه است، این هیچوقت نتوانسته ارتباط مستقیمی با شهروندان ایجاد کند که بدانند این نانوفناوری بالاخره در کجا زندگی آنها به کار میآید.
برای متل ناسا با تلسکوپ جدیدی که فرستاد، کل دنیا را برای مدتی سر کار گذاشت و برای همه این میزان دغدغه درست کرد.
ما هیچوقت در حوزه تکنولوژی خود، شهروندان را دغدغهمند نکردیم.
دومین ویژگی این است که بلند پرواز و خطرپذیر باشد. دولت جایی که حتی بخش خصوصی منابع خود را دارد و ندارد، نباید حضور پیدا کند. دولت باید جایی ورود پیدا کند که به هیچ وجه بخشی نمیتواند وارد شود. هرچند دولتی که تفکر بزرگ ندارد، نمیتواند استعداد بزرگ هم جذب کند و این چالش بزرگی برای آن است.
سومین ویژگی این است که هدف و ضربالعجل مشخص داشته باشد. با فرص اینکه آقای دهقانی حداقل ۳ سال حضور دارند، یک ماموریت ۳ ساله برای خود تعریف کنند.
چهارمین ویژگی این است که میان رشتهای و بین بخشی باشد تا بتواند سکتورهای مختلف را درگیر کند.
پنجمین ویژگی این است که اجازه تجربهگری را به بخش خصوصی بدهد. اگر قرار باشد در نهایت خود دولت متولی و متصدی باشد، ان اتفاق نمیافتد.
من فکر میکنم اگر به جای تهیه یک لیست طولانی از کارهایی که باید انجام دهد، یک لیست طولانی از کارهایی تهیه کند که نباید انجام دهد و برای معاونت دو ماموریت تعریف کند، شاید شانس توفیق بیشتری داشته باشد.
مطالب مرتبط
جديدترين خبرها
-
ICTهای بازار سرمایه سال ۱۴۰۱ را چگونه گذراندند؟
-
اینترنت طبقاتی چطور در سال ۱۴۰۱ ارائه شد؟
-
آیا تورم موجب توسعه لندتکها میشود؟
-
پرداختیارها و چالش همیشگی تنظیمگری
-
نسخه جدید ChatGPT از ۹۰درصد انسانها هوشمندتر است
-
تغییر نکردن ساعت رسمی ایران با کاربران و کسب و کارها چه کرد؟
-
منع دستگاههای اجرایی از خرید محصولات و خدمات مشابه غیرداخلی در حوزه فاوا
-
اعطای ۳۰ هزار میلیارد تومان تسهیلات به دانش بنیانها طی ۴ سال گذشته
-
شهرداری اصفهان با حکم قضایی خواستار تخلیه مرکز نوآوری هاب اصفهان شد
-
۱۰۰درصد خدمات دولت، الکترونیک و ۲۰درصد هوشمند میشود
جديدترين خبرها
-
ICTهای بازار سرمایه سال ۱۴۰۱ را چگونه گذراندند؟
-
اینترنت طبقاتی چطور در سال ۱۴۰۱ ارائه شد؟
-
آیا تورم موجب توسعه لندتکها میشود؟
-
پرداختیارها و چالش همیشگی تنظیمگری
-
نسخه جدید ChatGPT از ۹۰درصد انسانها هوشمندتر است
-
تغییر نکردن ساعت رسمی ایران با کاربران و کسب و کارها چه کرد؟
-
منع دستگاههای اجرایی از خرید محصولات و خدمات مشابه غیرداخلی در حوزه فاوا
-
اعطای ۳۰ هزار میلیارد تومان تسهیلات به دانش بنیانها طی ۴ سال گذشته
-
شهرداری اصفهان با حکم قضایی خواستار تخلیه مرکز نوآوری هاب اصفهان شد
-
۱۰۰درصد خدمات دولت، الکترونیک و ۲۰درصد هوشمند میشود
دیدگاه ها (0)