
از چین و ژاپن تا آلمان و آمریکا

کسب و کار بینالمللی به تبادل کالا، خدمات، فناوری، سرمایه و دانش بین دو یا چند کشور اشاره دارد که به توسعه برند، بهبود تابآوری، ارتقای سودآوری و در نهایت توسعه پایدار شرکتها منجر میشود. موفقیت در این نوع کسب و کار به عوامل متعددی بستگی دارد که مهمترین آن شناخت فرهنگ کسب و کار کشورهای مختلف است. در این یادداشت سعی شده به طور اجمالی ارزشها و تفاوتهای فرهنگ کسب و کار در کشورهای ژاپن، آلمان، آمریکا و چین بررسی و تشریح شود.
ژاپن: در نهایت احترام
ژاپن جزو کشورهایی است که فرهنگ و ارزشهای کسب و کار آن به شدت متاثر از فرهنگ ملی و آداب و رسوم آن است. محیط کار در شرکتهای ژاپنی رسمی است به طوری که آنها در محیط کار باید لباس رسمی بپوشند و حتی در هنگام صدا کردن همدیگر از نام خانوادگی استفاده کنند. آنها احترام زیادی نیز به ارشدیت و سن قائل هستند و افرادی که در سازمان سابقه زیادی دارند یا سن بالایی دارند همیشه مورد احترام همه اعضای سازمان قرار میگیرند و افراد در هنگام مواجهه با آنها طبق رسوم ژاپن تعظیم میکنند. از طرف دیگر رعایت سلسله مراتب نیز برای آنها از اهمیت بالایی برخوردار است و کارکنان در عین رعایت سلسله مراتب، مافوق خود را در جریان همه امور قرار میدهند. ژاپنیها بهرغم توجه زیاد به سلسله مراتب، در کار تیمی هم خوب هستند و بیشتر پروژههای کاری را با تیمسازی و کار تیمی به سرانجام میرسانند. آنها در پروژههایی که برای آن تیمسازی کردهاند به فرآیند توجه زیادی دارند و فرآیند را فدای نتیجه نمیکنند و معتقدند زمانی نتیجه به درستی حاصل میشود که فرآیند به صورت دقیق انجام شده باشد. آنها همچنین عادت دارند از افرادی که در تیمشان به آنها کمک کردهاند با دادن هدیه تشکر کنند. یکی از نکات فرهنگی قابل بحث در فرهنگ کاری ژاپن این است که آنها زیاد کار کردن را ارزش میدانند. این ارزش منجر به پدیده اعتیاد به کار و مرگ بر اثر کار زیاد شده است، در حدی که مدتهاست واژه کاروشی به معنی مرگ بر اثر کار زیاد در فرهنگ کسب و کار ژاپن وارد شده است.
آلمان: فرهنگ ماشینی
فرهنگ ماشینی اصلاحی است که درباره فرهنگ آلمانی بهکار میرود، فرهنگ کسب و کار آلمان نیز از این قاعده مستثنی نیستند. شرکتهای آلمانی مانند شرکتهای ژاپنی از رسمیت بالایی برخوردارند و به دلیل اینکه آلمانیها ذاتا آدمهای شوخ طبعی نیستند جو کاری خشک و جدی دارند. مکاتبات اداری نیز در شرکتهای آلمانی کاملا رسمی است و حتی افراد همدیگر را با عناوین رسمی صدا میزنند. آلمانیها همچنین به شدت وقتشناس هستند و در محل کار یا در جلسات به موقع حاضر میشوند و عدمحضور به موقع به شدت مورد انتقاد قرار میگیرد. از سوی دیگر آنها به شدت کمالگرا نیز هستند و سعی میکنند کار خود را به بهترین نحوه به سرانجام برسانند. آنها استاد کار تیمی هم هستند و بیشتر پروژههای خود را از این طریق به سرانجام میرسانند. در فرهنگ کاری آلمان موضوعی که بیش از سایر موارد جلب توجه میکند احترام به زندگی شخصی و تعادل بین کار و زندگی است. به زعم آنها تعطیلات امری مقدس است و نباید در ایام تعطیلات درگیر کار شد، بنابراین حتی الامکان سعی میکنند در آن زمان از ارسال ایمیل یا برقراری تماسهای تلفنی خودداری کنند.
آمریکا: متمرکز بر فرد
فرهنگ کسب و کار در ایالات متحده برخلاف ژاپن و آلمان، به جای تمرکز بر تیم، بر فرد متمرکز است. در آمریکا افراد بر اساس شایستگیهای خود ارتقا مییابند و ارشدیت و سابقه الزاما ملاک تعیینکننده در رشد افراد نیست و رشد و ارتقای افراد مبتنی بر شایستگی است. مدیران آمریکایی برای رشد به کارکنانشان بازخورد میدهند و از این طریق آنها را از نقاط قوت و ضعف عملکردشان آگاه میسازند. با توجه به اینکه آمریکا کشوری مهاجرپذیر است و افراد با فرهنگهای مختلف را در خود جای داده است، تنوع یک اصل محسوب میشود. بنابراین برای استفاده از تنوع موجود در آمریکا مدیران باید به مهارت مدیریت تنوع مسلط باشند. داشتن مهارت مدیریت تنوع به مدیران کمک میکند از تنوع فرهنگی ایجاد شده برای کسب ایدههای جدید و بهبود نوآوری استفاده کنند. آمریکاییهای برخلاف ژاپنیها نتیجهگرا هستند و به نتیجه و خروجی کار توجه زیادی دارند و معتقدند که نباید فرآیندها را بیش از اندازه طولانی کرد. از ویژگیهای دیگر آمریکاییها میتوان به صراحت لهجه، وقتشناسی، تنوع پوشش در محل کار و کار کردن به مدت طولانی اشاره کرد.
چین: رویکرد محافظهکارانه
چین به عنوان یکی از قدرتهای نوظهور ارزشهای کسب و کار منحصربهفردی دارد. به دلیل اینکه چینیها در مجموع افرادی محافظهکار هستند سعی میکنند حتی الامکان تصمیمات خود را به صورت جمعی بگیرند، شاید این شیوه تصمیمگیری زمانبرباشد ولی هم شفافیت را افزایش میدهد و هم همه طرفین را نسبت به تصمیم اتخاذ شده متعهد و پاسخگو نگه میدارد. همچنین چینیها اهل گفتوگو، تعامل و توافق هستند ولی تا زمانی که اعتمادشان جلب نشود راحت نمیشود آنها را برای دستیابی به توافق متقاعد کرد. در شرکتهای چینی سلسله مراتب و رتبه شغلی افراد همیشه مورد احترام بوده، به طوری که هنوز هم در برخی از شرکتهای چینی حتی سوال پرسیدن از مدیر در مورد تصمیماتش بیاحترامی تلقی میشود. آنها به شدت برای زمان ارزش قائلاند، سعی میکنند به موقع در محل کار خود حضور یابند و جلسات خود را به موقع شروع کنند. یکی از نقاط بحث برانگیز فرهنگ کسب و کار چین فرهنگی به نام ۹۹۶ است، یعنی ساعت کار از ۹ صبح تا ۹ شب در ۶ روز هفته، این فرهنگ منجر به استثمار نیروی کار میشود (استثمار نیروی کار ریشه در فرهنگی دارد که کار بیش از حد و فداکاری را فضیلت میداند و توسط رهبران صنعت حمایت میشود). به این صورت که حتی چرت زدن بعد از ناهار به مدت ۲۰ تا ۳۰ دقیقه در فرهنگ کاری چین پذیرفته شده و نشاندهنده سخت کار کردن فرد است.
منبع: دنیای اقتصاد
مطالب مرتبط
جديدترين خبرها
-
۷ فناوری کارآمد که میتواند موانع پیشروی توسعه سلامت دیجیتال را مرتفع کند
-
کارت زرد به وزیر ارتباطات؛ اما نه برای اینترنت
-
من فکر نمیکنم هیچکدام از زمامداران ما جرات کنند اسم یک شرکت خصوصی را به عنوان نماد کشور معرفی کند
-
دومین کشور در محدودیت اینترنت
-
صندوق خطرپذیر حوزه پتروشیمی ایجاد میشود
-
نیروی انسانی و سیاست گذاری، عناصر مهم اکوسیستم
-
سرنوشت مبهم کارخانه نوآوری
-
مسیر ناهموار استارتآپها برای ورود به بازار سرمایه
-
آمار تسهیلاتدهی بانکها به دانشبنیانها اعلام شد
-
سرویسهای دولتالکترونیکی به درآمد رسیدند
جديدترين خبرها
-
۷ فناوری کارآمد که میتواند موانع پیشروی توسعه سلامت دیجیتال را مرتفع کند
-
کارت زرد به وزیر ارتباطات؛ اما نه برای اینترنت
-
من فکر نمیکنم هیچکدام از زمامداران ما جرات کنند اسم یک شرکت خصوصی را به عنوان نماد کشور معرفی کند
-
دومین کشور در محدودیت اینترنت
-
صندوق خطرپذیر حوزه پتروشیمی ایجاد میشود
-
نیروی انسانی و سیاست گذاری، عناصر مهم اکوسیستم
-
سرنوشت مبهم کارخانه نوآوری
-
مسیر ناهموار استارتآپها برای ورود به بازار سرمایه
-
آمار تسهیلاتدهی بانکها به دانشبنیانها اعلام شد
-
سرویسهای دولتالکترونیکی به درآمد رسیدند
دیدگاه ها (0)